کاش بمیرم

سلام خداجانمشروع کردم به نوشتن اما نمیدانم کدام را بنویسمزیادند زیادباید چشمهایم را بر هم بگذارمببینم اول کدام به دلم می آیدیکدو سهمیروم که دو دقیقه فکر کنمزود می آیم!آمدم کاش بمیرم...ادامه مطلب

سلام خدای مهربانم(ظلمت نفسی)یعنی دارم اقرار میکنم که افتاده ام،که اشتباه کردم؛که انحراف رفتم؛یعنی افتادمآن هم با صورتخاک آلوده و گناه آلودهخسته خسته امواما هنوز زیر لب تو را صدایت میکنممیدانم تو کریمیمهربانیتو خداییتو......امکان ندارد افتاده ای را که صدایت میزند  ببینی و دستش نگیری!دستم گیر مهربانماشکهایم رازخنهایم رافقط و فقط خودت ببین و مرهم بلشنگذار هیچ بشری افتادگی ام را اشکم را و زخمم را ببیندنگذار نمک بپاشند به زخمهای دلمفقط خودت آرام جانم باشجانان من کاش بمیرم...ادامه مطلب

سلام خدای خوب و مهربانمدلم برای ان روزهایی که اراده میکردم و بلافاصله کار انجام میدادم تنگ هست....مهربانم. منیلای شما چندسال قبل میتوانست با اراده قوی خود سختترین کارهای علمی را در کمترین مان انجام دهد.....حالا اما......خدا جانم شاید چون شکر این نعمت را نکردم، الان به این سختی و خستگی درافتاده ام!ولی شما جباری....شما توابی....شما رحمانی....ودودی...اصلا شما خود خود خود عشقی....میخواهم در این لحظه از درگاه مهربانت بخواهم توبه ام را به خاطر ناشکریهایم ببخشی و دوباره آن روزهای اوج اراده و تلاش و امید را به من بازگردانی....‌جبران کنی خستگیهایم را....جبران کنی عقب ماندگیهایم را.... مرهم گذاری بر زخمهایم....آه آه چه لذتی دارد مرهمهایت.....مرا از آن اوجهایی که بودم بالاتر ببر.....مرا بزرگ کنخودم را به تو می سپارمقلبم رالرزشهای قلبم را .....آرام کن این لرزشها را ای دلارامم!!! از بس این روح ارسید و لرزید، لرزشهایش به قلبم هم رسیده است.....آرام کن مرا....دلم ترسیده است....زخمدیده است....باورهایش شکسته است... در اوج امید ناامید شده است...دلم را به تو میسپارم....حالش را خوب کن...ذهنم را به تو میسپارم....سلول سلول بدنم را به تو میسپارم ای ولی من....ای خالق من....زنده ام کن....ببخش که ابن امانت را ویران کردم.....ببخشم و آبادم کن ای حضرت عشق....مرا بساز آنچنان که دوست میداری....سپردم خودم را به خودتدوستت دارم منیلای شما۲ دی ۱۴۰۰ کاش بمیرم...ادامه مطلب

مستي هم درد منو ديگه دوا نمي كنه
غم با من زاده شده منو رها نميكنه

کاش بمیرم...

اونقدر خسته ام که انگار سالهاست نخوابیده ام کسی عمق دردهایم را نمیفهمد خدایا تو که می دانی رنج هایم را... پس مرهمی بر زخم های قلبم بذار خدایا داره اشکام میاد به خدا انصاف نیست این همه رنج داشته باشم خ کاش بمیرم...ادامه مطلب

                    ما را ز خیال تو چه پروای شراب است                                     خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است                                     گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست     کاش بمیرم...ادامه مطلب

مادر شوهر سابقم مُردچی بگم از زخم دلنذاشت زندگی کنماین همه سال روزگارمو سیاه کردحق بزرگی از من به گردنش هستاین همه سال، یعنی جوونی من... که دیگه برنمیگرده... یعنی حق مادری که از من گرفت...گریه ام گرفت کاش بمیرم...ادامه مطلب

کاش قرص بخورم و خودکشی کنمخسته ام از ظلمشوهر سابق نامردم خیانت کرد و منو به غریبه ها فروخت و منو نابود کرد و رفتحالا منو با سرزنش دیگران گذاشته و خودش رفته دنبال خوشی هاشخدایا این عدالت نیستکاش امشب ب کاش بمیرم...ادامه مطلب